تفنگ بازی
جمعه، آبان ۰۷، ۱۳۹۵
یه دوره شیش ماهه ای بود که من هنوز ایران بودم، سارا مجارستان بود. شبا هی باهم حرف میزدیم.
دلم واسه اون شیش ماه تنگ شده
۱ نظر:
Sara
گفت...
منم
۱۲ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۳:۳۹
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
منم
ارسال یک نظر