پنجشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۹

Prison break

بعضی موقع ها که میرم تو فکراحساس میکنم که تو امریکا دارم زندگی می کنم.یا مثلا خواب می بینم که تو دانشگاه دارم درس میدم.یه بار تو راه کربلا با اتوبوس که داشتیم میرفتیم خوابم برد.خواب دیدم تو مدینه هستم بعد یه نفر منو دزدید با خودش برد آمریکا. تو اتوبوس از خواب که بیدار شدم دیدم رسیدیم مدینه.بعد تو مدینه یکی اومد منو فراری داد به دفتر حفا.ظت از منافع ایران در واشنگتن. از اونجا زنگ زدم به دانشگاه گفتم واسه کلاس های فردانمیام گفنم که نمیرسم که بیام.اونا جواب دادن که اشتباه گرفتید و گفتن که اونجا خیلی وقته تبدیل به سازمان جاسوسی آمریکا شده...

خاطرات شخصی امیر شهرامی

۲ نظر:

یکـ عدد دختر گفت...

این خاطره صفحه چندم دفترش بود که من ندیدم؟

راستی تو چطوری زبان میخونی؟ من که پیشرفتی نکردم
همش پسرفت بوده و بس
کمرم خورد شده

Siavash گفت...

jeddi in yaru tv series ziad midide! prison break ke hichi, lost ham boode! badesh ham mishe 24! :)) aali bood pesar

\