بعضی موقع ها که میرم تو فکراحساس میکنم که تو امریکا دارم زندگی می کنم.یا مثلا خواب می بینم که تو دانشگاه دارم درس میدم.یه بار تو راه کربلا با اتوبوس که داشتیم میرفتیم خوابم برد.خواب دیدم تو مدینه هستم بعد یه نفر منو دزدید با خودش برد آمریکا. تو اتوبوس از خواب که بیدار شدم دیدم رسیدیم مدینه.بعد تو مدینه یکی اومد منو فراری داد به دفتر حفا.ظت از منافع ایران در واشنگتن. از اونجا زنگ زدم به دانشگاه گفتم واسه کلاس های فردانمیام گفنم که نمیرسم که بیام.اونا جواب دادن که اشتباه گرفتید و گفتن که اونجا خیلی وقته تبدیل به سازمان جاسوسی آمریکا شده...
خاطرات شخصی امیر شهرامی
۲ نظر:
این خاطره صفحه چندم دفترش بود که من ندیدم؟
راستی تو چطوری زبان میخونی؟ من که پیشرفتی نکردم
همش پسرفت بوده و بس
کمرم خورد شده
jeddi in yaru tv series ziad midide! prison break ke hichi, lost ham boode! badesh ham mishe 24! :)) aali bood pesar
ارسال یک نظر